دوستت دارم هرچه باداباد

دل و دین و عقل و هوشم همه را بر آب دادی ز کدام باده ساقی به من خراب دادی

دوستت دارم هرچه باداباد

دل و دین و عقل و هوشم همه را بر آب دادی ز کدام باده ساقی به من خراب دادی

عناوین یادداشت‌ها

  • حق بازدید وبلاگ نوشتن اسم بعد ورود برای بار دوم دوشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1391 22:57
    اهای تویی که میای میبینیو میری برا بار اول بازدید رایگانه ولی اگه بازم خواستی بیای گردنته اسم خودتو تو نظرات بنویسی اینجوری میشه فهمید دنیا دست کیه
  • یه داستان میخواستم بنویسم ولی!!!!!!!! پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 19:18
    میخواستم داستان زندگیمو بنویسم با خودم فکر کردم الهه ادرس اینجارو داره تا حالا بازدیدکننده ای هم نداشتم ولی الان چندروزیه یکی میاد سر میزنه اون کیهههههههههه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟فعلا مجبورم هیچی ننویسم همین
  • تفاوت پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1391 17:18
    حتما هرکی این وبلاگو بازدید کنه سردرگم میشه که چرا اولش عاشقانه بوده اخرش اینجوری!خوب باید بگم اولش الی رو داشتم الان فقط یه یادگاری ازش دارم فقط همین و خاطراتش گفت این گل رو نگهدار منتظرت بودم بیای دیدم گل قشنگیه واسه تو چیدمشheh
  • فکر میکردم میتونم عاشق نشم پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1391 16:48
    میگفتم دوستش دارم ولی عاشقش نیستم میگفتم ادم باید از راه منطق زندگیشو پیش ببره حالا که ندارمش میفهمم منطق به احساس گره خورده اگه احساسو بذاری کنار هیچوقت نمیتونی زندگی کنی چقد ابله بودم من!!!! حالا که همه چی تموم شده 6ماهه ندیدمش میفهمم من دیگه نه کسیو مثل اون دوست دارم نه کسی منو مثل اون دوست داره. فایدش چیه افسوس و...
  • دنیا... چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 22:07
    دیگه نمیخوامت میخوام ترکت کنم چرا نمیذاری دنیا؟خدایا تو که داری میبینی زندگیمو تو که همیشه هوامو داشتی تو که میبینی دارم از توم دور میشم بیا منو ببر پیش خودت چرا یکی مثل الهه رو میذاری جلو راهم بعد میگی نه نباید به هم برسین دارم دیونه میشم حتی تبریک عیدم بهش نگفتم حتی تولدشم بهش هیچی نگفتم گفتم بذار فراموشم کنه من...
  • دوستت دارم جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 23:19
    برات می نویسم دوستت دارم آخه می دونی آدما گاهی اوقات خیلی زود حرفاشونو از یاد می برن ولی یه نوشته , به این سادگیا پاک شدنی نیست . گرچه پاره کردن یک کاغذ از شکستن یک قلب هم ساده تره ولی من می نویسم .. ...من ... م ی نویسم دوست دارم
  • تموم زندگیم شدی زندگیو ازم هیچوقت نگیر پنج‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1390 22:29
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1390 21:37
    در زمینی که ضمیر من و توست ، از نخستین دیدار ، هر سخن ، هر رفتار ، دانه هاییست که می افشانیم ، برگ و باری است که می رویانیم ، آب و خورشید و نسیمش "مهر" است .
  • سلام چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 23:31
    تقدیم به تو که عزیزترینی برام، تویی که شنیدن صدات ترنم هستی است و نگاه مهربانت معجون جاودانگی، به تو ای بهترین و پاکترین فرشته خاکی، تو که دیدنت تب تند عاشقی را در من زنده می‌کنه، تویی که دستام همیشه لمس دستان گرمت را می‌خواد و لبهام در عطش بوسه داغ لبهات می‌سوزه. همیشه دلتنگ توأم حتی آنگاه که در کنار توأم، اندوه...